عادت هایی برای موفقیت شغلی - علی آباد جدید

به گزارش، این روز ها در شرایطی قرار داریم که افراد زیادی به دنبال کار مورد علاقه خودشان هستند. تقاضای بالای کار و کم بودن صندلی های شغلی باعث شده رقابت بر سر پیدا کردن شغل بسیار فشرده و زیاد باشد. به همین دلیل صاحبان مشاغل به دنبال افرادی هستند که بتوانند با حقوق مناسب، بیشترین بازدهی کاری را برایشان داشته باشند.

در این بین، هر فرد جویای کار با بالا بردن قابلیت ها و توانایی های خودش می تواند شانس بیشتری برای تصاحب یک شغل داشته باشد. با در نظر دریافت این نکات، شناسایی عادت های افراد پربازده و تمریناتی که آن ها انجام می دهند، به شما یاری می نماید یک شغل مناسب پیدا کنید و به بخشی از اهدافی که در زندگی دارید، برسید. در ادامه این مطلب، چند عادت افراد پربازده را معرفی می کنیم که شما می توانید آن ها را در زندگی تان در نظر بگیرید و شانس بهتری برای موثر بودن در شغل تان داشته باشید.

ساده ترین راه برای حل یک مشکل یا طرح یک ایده، الهام و اقتباس از یک ایده پیروز موجود است. به دنبال ایده های جالبی باشید که دیگران با پیروزیت از آن ها بهره برده اند، سپس آن ها را کمی تغییر دهید، با هم ترکیب کنید، کاربردش را عوض کنید و آن گاه به عنوان ایده یا راه حل خودتان ارائه دهید. فکر نکنید همه چیز را خودتان می توانید اختراع و ابداع کنید یا با نشستن در اتاق و به فکر فرو رفتن می توانید ایده ای بدیع بیافرینید، راه ساده تر و پیروز تر آن است که در جست وجوی ایده باشید. ایده های پیروز را شکار کنید.

یادتان باشد ایده ها به سمت کسی هجوم می برند که به جست وجوی آن ها عادت دارد. رویکرد ادیسونِ معروف، تمایل به جست وجوی ایده ها در طیف جالبی از زمینه ها و ترکیب آن ها در یک چیز جدید بود. اگر ادیسون را فرد پیروز و مخترع تاثیرگذاری می دانید، از رویکرد او پیروی و از گوش ها و چشم هایتان نهایت استفاده را بکنید و از دنبال کردن ایده های نو نترسید.

اهمیت اساسی دارد که برنامه خواب منظمی داشته باشید. هشت ساعت خواب در طول شبانه روز، پویایی مغز شما را بالا می برد. این را هم باید در نظر بگیریم که یک خواب منظم باید ساعت آغاز و اتمام معینی هم داشته باشد.

یک خواب منظم باعث می گردد شما به فردی سحرخیز تبدیل شوید که هر روز راس ساعت معینی از خواب بیدار می گردد و در نتیجه راحت تر می توانید زمان خود را بهینه سازی کنید و یک برنامه پربازده برای خود بسازید. پس در حالی که بقیه مردم هنوز در خواب ناز هستند، شما می توانید در حال اجرا فعالیت های سازنده با هدف قدرتمند کردن ذهن و بدن تان برای روزی که در پیش رو دارید، باشید.

در حالی که باید همیشه به رقیبان خود احترام بگذارید، مهم است که نترس باقی بمانید و از استعدادتان برای رسیدن به پیروزیت بهره ببرید. نترس بودن هم عادت افراد پربازده است که در بیشتر مواقع برای آن ها هدیه هایی به همراه آورده است.

رضایت شغلی، مزایا و توانمندسازی، نکات کلیدی است که امروزه برای یک شغل خوب مد نظر افراد است. این موضوع همچنین نشان دهنده جهشی است که در نگاه افراد به وجود آمده طوری که میزان پیروزیت شان را جور دیگری اندازه می گیرند. تعریف پیروزیت در کسب پول بیشتر، شما را بی وقفه به سمت کوشش برای به دست آوردن مقادیر بیشتر هل می دهد، بدون این که در واقع هیچ گاه رضایت واقعی به دست بیاید.

این روش تفکر می تواند بازدهی شما را حتی کمتر کند، پس حتما یک تصویر واضح و معین از پیروزیت برای خودتان مشخص کنید و بدانید معنای دقیق آن برای شما چیست؛ سپس این عادت افراد پربازده را در خود ایجاد کنید.

بدون دست یابی به رشد شخصی، نمی توانید در زندگی پیروز شوید. این نیز به نوبه خود احتیاجمند تمایل به قبول و انجام چالش های سخت است. تنها به وسیله حل مسائل می توانیم یاد بگیریم و مهارت های ضروری را بیاموزیم و همین مهارت ها ما را برای دستیابی به پیروزیت تجهیز می نمایند. با به چالش کشیدن خود و روبه رو شدن با وظایف سنگین، همین طور می توانید دیدگاه خود درباره احتمالات درون زندگی را نیز تغییر دهید.

نظرات مثبت می توانند حال شما را بهتر نمایند و برای رسیدن به پیروزیت به شما روحیه بدهند، اما فراموش نکنید که توانایی پاسخ گویی به انتقاد های سازنده است که به شما قدرت می دهد بهتر به هدف های خودتان دست یابید. هر چه باشد، این نوع نظرات به جای این که تنها بر نقاط قوت تان تمرکز نمایند، نشان می دهند که در کدام زمینه ها باید بهبود پیدا کنید. می توانید با تمرین و پیشرفت، نقاط ضعف خود را هدف بگیرید که این باعث می گردد به فردی قوی تر و انعطاف پذیرتر تبدیل شوید.

در شرایطی که تنها می توانید میزان کوشش های خودتان را در دستیابی به اهداف تان کنترل کنید، مهم است به یاد داشته باشید که پیروزیت هر فردی وابسته به افراد اطرافش نیز هست. به عنوان مثال، زمانی که برای یک هدف یا جایزه با دیگران در حال رقابت هستید، باید از هر چه در توان دارید مایه بگذارید و از هیچ اقدامی فروگذار نکنید تا پیروز شوید. انجام این کار وابسته به سطح تعهد شماست، زیرا تعهد به این که از دیگران سخت تر کار کنید از نیروی درونی شما سرچشمه می گیرد.

داشتن یک گروه از دوستان با شخصیت های متفاوت و متنوع چیز خوبی است، اما لازم است افراد درون دایره اجتماعی شما نگرش مشابهی به کار و پیروزیت در زمینه تخصصی شان داشته باشند. به عنوان مثال اگر دوستانی دارید که تمایل دارند تمرکز شما را از کار دور نمایند، ممکن است در نهایت احتیاج باشد که بین نگه داشتن سبک زندگی فعلی و کوشش برای پیروزیت، یکی را انتخاب کنید.

اگر فکر کم رنگ کردن نقش افراد از زندگی تان برای شما ناخوشایند است، از خودتان بپرسید آیا یک دوست حقیقی، اهداف بلندمدت تان را با باز داشتن شما از دستیابی به پیروزیت به خطر می اندازد یا خیر؟ همیشه به یاد داشته باشید شما میانگین پنج نفر از اطرافیان تان هستید و احاطه شدن با افراد عالی، عادت افراد پربازده است که تاثیر شگرفی بر پیروزیت آن ها دارد. این نکات به منزله قطع ارتباط با دیگران نیست بلکه درباره سطح بندی اولویت هاست.

حقیقتی که وجود دارد این است که شکست ها در عین تلخ بودن، بهترین آموزگار برای آموختن درس های با ارزش زندگی هستند. البته بیرون آمدن از تجربه های ناامید نماینده در حرف، ساده تر از عمل است.

این کار احتیاجمند توانایی رمزگشایی درس هایی است که می توانیم از هر شکست بیاموزیم تا بتوانیم آن ها را در آزمون های پیش رو در جهت پیروزیت به کار بگیریم. با روبه رو شدن با مشکل و شناسایی این که اشکال کار کجاست، می توانید قدم های موثری به سمت اطمینان از این که این اشتباهات را دوباره تکرار نخواهید کرد، بردارید.

برخی افراد ترس از شکست را عاملی کلیدی در شرایط روحی افراد تلقی می نمایند. باید دقت کنید این گونه طرز فکر با احتمال بیشتری شما را از دستیابی به پیروزیت باز می دارد. در عوض، بهتر است فعال باشید و در هر زمینه ای که می خواهید فعالیت کنید، دیدگاه مثبتی در پیش بگیرید.

یکی از بزرگ ترین موانع در برابر پیروزیت در بلندمدت، خشنودی از خود است که می تواند به سادگی بعد از دریافت نظرات مثبت و دستیابی به اهداف کوتاه مدت بروز یابد. باید در کوشش باشید تا از این دستاورد ها به عنوان سکوی پرش خود استفاده و خود را دوباره با نیروی مضاعف به هدف متعهد کنید.

به عنوان مثال کریستیانو رونالدو را در نظر بگیرید، او با وجود این که به عنوان بهترین بازیکن دنیا شناخته شده است هنوز هم خودش را متعهد به انجام تمرینات بدنسازی سخت روزانه می داند که مشوق بهبود شخصی است.

بر اساس فلسفه راه ورزشکاران، روش های زندگی متفاوتی هستند که می توانند تعادل میان تناسب اندام و پویایی ذهنی را حفظ نمایند. مطالعات زیادی وجود دارند که رابطه این دو را اثبات نموده اند و به وضوح معین است تمرینات ورزشی به طور منظم بازده مغز را بهبود می بخشند.

قانون قربانی کردن می گوید شما نمی توانید به چیزی که می خواهید برسید؛ مگر این که حاضر باشید در عوض چیزی را از دست بدهید. پس باید حاضر باشید که زندگی تجملاتی و بسیاری از دارایی هایتان را قربانی پیروزیت در کارتان کنید. اما متمرکز بر هدف اصلی خودتان باشید و از این نترسید که در راه رسیدن به هدف تان هزینه ای هم پرداخت کنید.

آدم پیروز بیشتر کوشش، تحقیق و مطالعه می نماید و دور کار های غیرضروری را که با هدفش در تضاد است، خط می کشد. اما اگر احساس کردید چیزی که برای هدف تان در حال قربانی شدن است، ارزش های مسلم زندگی مثل خانواده و انسانیت است، بدانید هدف تان را اشتباه انتخاب نموده اید. هدف خوب باید انعطاف پذیر باشد و با ارزش های مسلم زندگی در تضاد نباشد.

پیروزیت شغلی و بازدهی بیشتر را نمی توان فقط از جانب کارمندان دید بلکه زمینه و بستر آن باید در ساختار یک سازمان هم وجود داشته باشد. نقش مدیران در این میان بسیار پررنگ است. چند راه حل در این زمینه توصیه می گردد:

یک گرایش طبیعی در مدیریت وجود دارد که به شدت بر انگیزه مالی کارمندان رده های بالا تمرکز دارد. با این همه، کاملاً قابل درک است که اگر انتظار دارید کارمندان رده های پایین به پیروزیت شرکت متعهد باشند، بهتر است ایجاد انگیزه مالی برای آن ها را نادیده نگیرید.

توانایی فراهم آوردن بازخورد منظم و مفید از کارمندان برای تشویق آن ها، نه دلسرد کردن شان، اساس یک مدیریت مؤثر به شمار می رود. البته این موضوع به آن معنا نیست که بازخورد همیشه مثبت باشد، این اصلاً مدیریت درستی نیست. هدف این است که اصل ارتباط برقرار باشد.

احترام؛ یک انگیزه دهنده ساده، اما قدرتمند است و در مقابل، همتای ناخوشایندش یعنی بی احترامی، اثر متضادی دارد. هنگامی که کارمندان احساس نمایند صادقانه مورد احترام قرار می گیرند و همیشه بدانند که این کار تضمین شده است، بسیار علاقه مندتر خواهند بود که در جهت پیروزیت شرکت گام بردارند.

بیشتر شرکت ها روی آموزش مدیریت سرمایه گذاری زیادی می نمایند، در حالی که توجه بسیار کمتری به سرپرست ها و مدیران میانی دارند. متاسفانه در بیشتر شرکت ها رده های بالاتر شغلی آموزش ها و موقعیت های پیشرفت بیشتری نسبت به رده های ابتدایی دریافت می نمایند که باعث دلسردی رده های میانی می گردد.

هیچ چیز در مدیریت قابل کسب نخواهد بود اگر از تحسین و قدردانی هنگامی که احتیاج است، ممانعت کنید. قدرشناسی اغلب انگیزه قدرتمندتری از پول است. این مقایسه ممکن است در رده های بالا، با افزایش پاداش های نقدی که برای افزایش بازدهی کارمندان انجام می گردد، کمتر درست باشد و بیشتر بر بازدهی عموم کارمندان تاثیر بگذارد.

هیچ چیز روحیه کارمندان را سریع تر از این تضعیف نمی نماید که ببینند مدیران بالارتبه طوری رفتار می نمایند که احترام آمیز نیست. همچنین موارد اندکی وجود دارد که از یک مدیر ارشد که کارمندان را تشویق می نماید، انرژی بیشتری به کارمندان بدهد. وقتی مدیری به وعده خود عمل می نماید، به سرعت در همه جا اطلاع رسانی می گردد!

در نهایت، بیشتر کارمندان بخشی از تیمی هستند که به آن تعهد دارند، نه فقط عضوی از یک سازمان. توسعه و حفظ یک رویکرد مدیریت پایدار که مولد وفاداری متقابل اعضای گروه است، پیوند کلیدی در فرایند بهره وری است. این همان موضوعی است که با توجه به آن می توان به افزایش روز به روز بهره وری دست یافت.

منبع: خراسان